معنی ماده مخدر چاى
حل جدول
تئین
تیین
ماده مخدر
افیون
ماده محرک چاى
تیین
ماده مخدر قهوه
کافیین
ماده مخدر توتون
نیکوتین
ماده مخدر چای
تیین
ماده مخدر تریاک
نارکوک، کوکنار
نوعى ماده مخدر
قات
واژه پیشنهادی
حشیش
فارسی به عربی
دواء منوم، مخدر
عربی به فارسی
مخدر , مسکن , مربوط به مواد مخدره
لغت نامه دهخدا
مخدر. [م ُ دِ / دَ] (ع ص) اسد مخدر؛ شیری که بیشه و جنگل آن را پنهان کرده باشد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
مخدر. [م ُ دَ] (ع ص) پنهان در پس پرده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون).
مخدر. [م ُ خ َدْ دَ] (ع ص) بی حس و سست کرده شده. (غیاث) (آنندراج) (از اقرب الموارد). || در پرده نشانیده شده. (غیاث) (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). حجاب دار و پنهان و پوشیده. (ناظم الاطباء). و رجوع به معنی دوم ماده ٔ قبل و تخدیر شود.
معادل ابجد
898